نویسنده ی زحمت کش :
|
|
به پای هدر شدم
یه عمر در به در شدم
همیشه در سفر شدم
حالا می یای مگی برو
هم سوختم وساختم برات
آبروم باختم به پات
شدم دلیل خندهات
حالا می یای میگی برو
نازک تر از گل نشنیدی
به عشق پاکم خندیدی
حرفم وکاش می فهمیدی
سهم من از عشق این نبود
نفس بودی نه یک هوس
هیشکی نبود تو بودی بس
سهم من از تو خاطره ست
حالا می یای میگی برو
محض رضای عاشقی
برو ولی نگو که من
پرنده برگشتم آخه
بهت می خندند خوب من
آخه هنوزم بعضی ها
راست و دروغ می دونند
یه عده عاشقهی نرو
از توی چشمات میخونند
گذاشتی عاشقت بشم
بعد بری تنهام بذاری
خوب که خراب تو شدم
بگی که دوستم نداری
سرم تو کارم بود و بس
سر زده از راه اومدی
گفتم ستاره نمی خوام
گفتی که از ماه اومدی.
|
|
پنج شنبه 87/3/23 ساعت 5:13 عصر |
|
|
|